برای یه لحظه با خودم فکر کردم واقعا تحمل دوری از همسرم رو دارم یا نه و مثلا با شناختی که از خودم داشتم میگفتم اره .
ولی خواب بهم فهموند که به این راحتی هم نیست .وقتی تو خواب همش گریه میکردم و بعد از بیداری هم تا یه ساعت گریه کردم فهمیدم نه .هنوز خودم رو نشناختم .دوری و تحمل اون با وابستگی که داشتی واقعا سخته و میشه گفت از محالاته .
امیدوارم دیگه از این خوابها به سراغم نیاد .
مه آسا...برچسب : خواب,خوابگاه دختران,خواب به انگلیسی,خواب مار,خواب تلخ,خوابم میاد,خواب رفتن دست,خوابگاه دانشجویی,خواب زده ها,خواب راحت حصین, نویسنده : brghd29 بازدید : 184