خستگی مفرط

همه چیز خوبه ها .....ولی .....اونجوری که میخوام نیست .محسن اصلا باهام همراه نیست .نمیدونم تو ذهنش چی میگذره ولی بازه زمانی من برای رسیدن به هدفهام خیلی کوتاه تر از ذهنیت محسن هست .البته من تا وقتی از چیزی مطمئن نباشم براش برنامه ریزی نمیکنم و از اونجایی که به خودم خیلی اطمینان دارم و کل برنامه ام رو هم برای محسن تشریح میکنم اما بازم محسن اصلا به زمان اهمیت نمیده و این منو عصبانی میکنه .بماند که خیلی چیزا رو هم اصلا به من نمیگه .همه ی اینا دست به دست هم داده تا از نظر ذهنی به یک خستگی مفرط برسم و این بدترین نوع خستگی هست .امیدوارم درست بشه .

این روزا همش درگیر مسابقات ورزشی هم هستم و خوشبختانه به نتایج دلخواهم هم رسیدم .هم تیمی و هم انفرادی توی دارت به عنوان اول برای مسابقات کشوری دارم به شیراز اعزام میشم .هفته پیش هم مسابقات دارت اداره خودمون برگزار شد که من و محسن اول شدیم آخه هر روز تو خونه مسابقه میدیم :))

تنیس رو هم دوم شدم .از مسابقه اش خیلی خوشم اومد .دو نفری که فکر میکردم میبازم بهشون رو بردم و این واقعا منو خوشحال کرد .عالی بود .

مه آسا...